خبرهای آخر سالی
سلااااااااااام دوستای عزیزم حالتون خوبه، خسته نباشید از خونه تکونی وخریدهای عید. این روزها ما هم آماده تدارکات عیدهستیم ،چون تازه اسباب کشی کردیم وبه زودی هم میریم خونه نو وهمه چیز تقریبا تمیزه یه مقدار جزیی خونه تکونی کردم وبقیه کارها رو موکول کردم به خونه جدید . از روزهایی که گذشت بگم : یه روز که از خواب بیدار شدم دیدم مرسانا حالش خوب نیست وخیلی بیقراری میکنه چون پنجشنبه بود ودکتری که همیشه میبردیمش پیشش ،روزهای پنجشنبه نمیادمطب، ترجیح دادم ببرمش اورژانس ،که ای کاش هیچ وقت نمیبردمش ،چون متاسانه بهتر که نشد هیچ ،با وجود مصرف داروها بدنش هم مدام مثل یخ...
نویسنده :
مامان مرسانا
0:28